نویسنده: محمود ظروفچی:
همهی ما در طول زندگی خود حداقل یکبار ایدهای به ذهنمان رسیده که آن را بهترین راهکار برای بهبود وضعیت خود یا جهان میدانیم(!) در هر حوزهای که باشد هیچ فرقی ندارد. اما همینکه آن را برای افراد متخصص آن حوزه مطرح کنیم، متوجه میشویم نه تنها یک ایدهی واقعی نبوده بلکه بدون پرداختن به جزئیات شکل گرفته و مشخص میشود که بنیه شروع را هم ندارد چه رسد که عملی شود!
این تعریف، حکایت کسانی هست که بدون داشتن تجربه، تخصص و شناخت از پیرامون، خروجی های ذهنی خود را ایده نامگذاری کرده و در انتظار عملی شدن و پولسازی سریع آن هستند. اما اینچنین نیست! زیرا دلایل بسیاری وجود دارد که بتوان یک ایده را شناسایی، برای تحققاش برنامهریزی، برای واقعی شدنش مشورت و در انتها عملی کرد. در این مطلب با چند مورد از این سکوها آشنا خواهید شد.
باید بدانیم:
اول: همهی خروجیهای ذهنمان نمیتوانند ایده باشند
صرف اینکه تنها خودمان خروجیهای ذهنمان را ایده بدانیم قطعا درست نیست. یک خروجی زمانی ایده نام میگیرد که طرحی برای بهبود وضعیت در یک حوزه باشد. حتی اگر در آن حوزه ایدهای مانند ایده شما شروع شده و به سرانجام نرسیده باشد. در اینصورت راهکار شما متناسب با شرایط و تجزیه و تحلیل وضع موجود، باید بگونهای اتفاق بیافتد که در انتها بتوان آن ایده را عملی کرد.
دوم: ایده یکتا نیست
همزمان ممکن است چندین نفر ایده شما را در ذهن خود داشته باشند. این به معنی یکتا نبودن ایده است. هرکدام که بستر مناسب را برای عملی کردن آن آماده کرد میتواند ایده را عملی کند. پس باید برای به سرانجام رساندن ایدههای خود تلاش کنید.
سوم: چرخ را از ابتدا اختراع نکنیم
اگر در یک حوزه مشکل کوچکی وجود داشته باشد؛ تنها کافیست برای رفع آن، مشکل را بیان کنیم. نیاز به اختراع دوباره چرخ و ایده برای زیر و رو کردن آن حوزه نیست!
چهارم: افراد متخصص در آن حوزه را به عنوان گروه مشورتی خود انتخاب کنیم
هر فردی که در حوزهی تخصصی خود فعالیت میکند میتواند بهترین گزینه برای مشورت باشد. زیرا آن فرد میتواند در شناخت زوایای پنهان و جزئیات بسیار کمک کننده باشد. مشاوران خبره نقش اصلی را در سرانجام رسیدن یک ایده ایفا میکنند! بدین صورت یک دید کلی و خارج از گود به مسئله نخواهیم داشت.
پنجم: تجزیه و تحلیل کنیم
- اگر ایده در زمان مناسبی اجرا نشود!
- اگر مکان مناسبی برایش انتخاب نشده باشد.
- اگر هزینهکردها مناسب و متناسب با ایده صورت نگیرد.
- اگر تیم قوی و حرفهای وجود نداشته باشد.
- اگر مدیریت خوبی بر روی تیم وجود نداشته باشد.
- اگر بخوبی مشورت صورت نگرفته باشد و یا با فرد درستی مشورت نشده باشد!
- و….
و در انتها باید این نکته را یادآوری کرد که بدون داشتن صبر هیچیک از این مراحل راهگشا نخواهند بود. پس تا میتوانید صبر خود را افزایش داده تا بتوانید در بدترین شرایط بهترین تصمیمات را بگیرید.
یکی از مهمترین نکاتی که بسیاری از ما به فراموشی میسپاریم، تجزیه و تحلیل درست از محیط اطرافمان پس از نهایی شدن ایدههایمان است. موارد بسیاری در به سرانجام رسیدن یک ایده و یا شکست آن وجود دارد. مانند: زمانشناسی، هزینهکرد، تیم حرفهای، مشورت درست و غیره. اگر در هرکدام از این موارد سهل انگاری شود به معنای شکست در اجرای ایده خواهد بود. این در حالیست که اگر شناخت مناسبی از پیرامون خود داشته باشیم هریک از موارد بالا سکوی پرشی برای اجرایی شدن ایدههایمان میگردد.
ششم: همه چیز پول نیست!
شکی نیست که بیشتر افراد ایدههای خود را برای کسب درآمد بیشتر عملی میکنند! اما باید دانست که همه چیز پول نیست! بدانید که اگر ایده شما برمبنای پول شکل گرفته، نه برای حل یک مشکل یا ایجاد یک خدمت؛ در دراز مدت باید با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کنید.
هفتم: انتخاب شریک فداکار
وجود شریکی که در تمام مشکلات پشت شما باشد بهترین اتفاقیست که میتواند در اجرای یک ایده بیافتد. یادمان باشد که همیشه بهترین دوست نمیتواند بهترین شریک باشد! اگر چنین فکر می کنید وقتش رسیده تا تجدیدنظر کنید. بارزترین نکاتی که باید برای انتخاب شریک خوب در نظر گرفت موارد زیر میباشد:
- معتمد
- متخصص
- آگاه و باتجریه
- مقتدر
- روحیه بالا
- محترم
هشتم: مدیری قاطع و انعطافپذیر باشیم
اگر مدیریت ایده را خودتان برعهده گرفتید در عین قاطع بودن انعطاف پذیر هم باشید! شاید با خود بگویید چطور میشود هم قاطع بود و هم انعطاف پذیر؟!
بسیار ساده است کافیست در هنگام گرفتن تصمیم های سخت و مهم از پیشنهادات گروه استفاده کرده و در زمان مناسب و بدون ترس آن را عملی کنید. قاطع بودن به معنی خودرای و خودخواه بودن نیست بلکه به معنی اعمال نظر گروهی در قالب یک دستور بدون ترس و استرس است.
نهم: به خودمان ایمان داشته باشید
فکر نمیکنم این مورد نیاز به توضیح داشته باشد!
دهم: شکست در ایده را نقطه شروع کار خود قرار دهیم
اگر ایده شما بکر بوده و موفق به عملی کردن آن نشدید در مرحله اول باید به آن امید داشته باشید! تجزیه و تحلیل کنید، مشورت کنید، راهکار خود را تغییر دهید و یا گروه بهتری بسازید تا بتوانید به بهترین نحو ممکن آن را اجرا کنید. شکست در انجام کاری بزرگ بهترین شروع برای شماست.