امروزه یکی از مهمترین مسائلی که ذهن بسیاری از کارشناسان را به خود مشغول داشته است، استفاده از روشهای نوین آموزشی میباشد. شیوههایی که بتوانند مطالب آموزشی را به سادگی هر چه تمامتر به دانش آموزان بفهمانند و رشد آن را به زودی در جامعه شاهد باشند.
فرزندان ما از آن آینده هستند و آینده نیز شرایطی متفاوت با زمان حال دارد. بنابراین، باید فرزندان خویش را با توجه به رویدادها و شرایط حاکم بر آینده تربیت کنیم و آنها را مطابق با آینده پرورش دهیم. حضرت علی (علیهالسلام) در این باره میفرماید: «فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چرا که آنان برای _آینده_ زمانی غیر از زمان شما آفریده شدهاند.»(ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20، ص 267)
در زمان تحصیل کودکان دیروز که اکنون پدر و مادرهای امروز هستند کسی راجع به روشهای نوین آموزشی چیزی نمیدانست. تمام معلمان کتابی به دست میگرفتند، جمله به جمله کتاب را میخواندند وهمان مطالب را به عینه برای دانش آموزان توضیح میدادند، بدون حتی یک کلمه بیشتر…
با گذشت زمان و بالا رفتن تحصیلات خانواده و به سبب آن جامعه، ورود رایانه به منازل و آشنایی با کشورهای پیشرفته و قیاس سطوح آموزشی خود با این کشورها چه در آسیا و چه در جهان و البته تیز هوشی کودکان امروز، رفته رفته به اهمیت این موضوع افزوده شد. تا آن جا که والدین سعی میکنند فرزندان خود را در مدارسی ثبت نام نمایند که از امکانات آموزشی بهتر و بیشتری برخوردار باشند و نیاز امروز خانوادهها را پاسخ گویند.
اولین تلاشها
در دهههای اخیر تلاشهای زیادی در كشور صورت گرفته تا روشهای کلیشهای و سنتی آموزشی جای خود را به روشهای تازه و بدیع، مبتنی بر نیازهای فردی و اجتماعی دانش آموزان دهد. آنان را خلاق و تولید كننده علم و دانش پرورش دهد و دریچههای نوینی را در زمینه علوم و تكنولوژی در كشور بگشاید. تغییرات نظام آموزشی و كتب درسی دانش آموزان نیز در همین راستا صورت گرفته است. اما به واقع تا چه میزان در این امر موفق بودیم؟ آیا واقعاً اتفاقی که منتظرش بودیم در امر آموزش افتاده است؟
یک قیاس ساده
بیایید روش تدریس سنتی با روش نوین را با هم مقایسه کنیم تا بهتر متوجه موضوع شویم. در روش سنتی معلم کلاس را کنترل میکند و فعال است، تمرین میدهد و تمرینها را حل میکند، تکالیف رو نویسی از کتاب است، هدف یاد دادن به دانش آموز است و معلم تنها کسی است که میداند. در این روش تنها معلم انتقال دهنده معلومات است و مطالب طوطیوار توسط شاگردان حفظ میشوند؛ آسان طلبی و استفاده از یافتههای دیگران پررنگ است و معلم مانند یک سخنران در کلاس حضور دارد.
اما در روش نوین معلم بر کلاس نظارت دارد، دانش آموز در کلاس کاملاً فعال هستند و با دیگران بحث میکنند؛ آموزگار آنها را راهنمایی میکند، تکالیف به صورت آزمایش و جمع آوری اطلاعات است. هدف آموزش نوین یاد گیری است و معلم تنها ایجاد کننده پرسشها میباشد. در روش نوین این دانش آموزانند که باید به دنبال پاسخ بروند، آموزگار شرایط یادگیری را فراهم و مفهوم سازی میکند. آن وقت دانش آموزان یافتهها را با یکدیگر چک میکنند و روحیه همکاری تقویت میشود. روش نوین اگر به درستی انجام بگیرد روشی است که شاگردان به خاطر فعالیت و حضور فکری و نه فقط فیزیکی در کلاس مطالب را بهتر میفهمند؛ اما این به معنی کم کاری معلم نیست. یادمان نرود این کودکان ما هستند که قرار است آموزهها را در ذهن بسپارند نه معلمان.
برنامه ریزی و تامل
بی تردید جایگزین کردن روشهای نوین به جای روشهای سنتی کار یک روز و دو روز نیست؛ برنامه ریزی صحیح و سنجیده میطلبد و اتاق فکری که در آن برای آینده برنامه ریزی کرد. در این باره باید از مشاوران فرهیخته سود جست و مرکز مشاورهای که برای هر سنی ایدهای داشته باشد و آینده نگری در آن موج بزند فراهم ساخت. کودکان برای امروز نیستند و در واقع روش تدریس امروز باید تربیت این نسل را برای فردا فراهم سازد. نسلی پویاتر، فهیمتر و مقاومتر تا با توکل بر خدا وارده قوی شکافنده علوم باشند.
باید وقت گذاشت و همه چیز را آماده کرد؛ روزی را باید انتخاب کرد و با اعلام آن که از این لحظه به بعد دیگر تدریس سنتی وجود نخواهد داشت؛ روش نوین را جایگزین نمود. چنین امری مستلزم اندکی پشتکار و تلاش است. ابتدا باید به آموزگاران آموزشهای لازم داده شود؛ کلاسهای توجیهی برگزار کرد، در زمان مناسب سی دیهای آموزشی در اختیار مربیان و مدرسه قرارداد، برنامه ریزی نمود، نظر متخصصان آموزشی را جویا شد و همچنین در چند مدرسه طرح را به صورت آزمایشی برگزار کرد تا کاستیها رفع و به ایده آل نزدیک شویم.
طرف دیگر این مسئله دانش آموزان هستند؛ متأسفانه بسیار دیدهایم که برخی از شاگردان بعد از در خواست معلم مبنی بر انجام کار تحقیقاتی، بنا را بر راحتی گذاشته و بلافاصله از طریق اینترنت، حتی بدون این که خودشان کار را انجام دهند به بزرگتری سپرده و تحقیق کامل شده را بدون اینکه حتی یک بار از رو بخوانند به مدرسه میبرند! آنها این عمل را زرنگی میگمارند و از آن شادمان میشوند؛ اما چرا!؟
برای این که شاگردان کارهای محوله را به خوبی انجام دهند والدین باید از پذیرش انجام تکالیف آنها امتناع کنند و فرزند را راهنمایی نمایند تا او خود وظیفه خواسته شده را انجام دهد. اینگونه نه تنها به دانستههای وی افزوده میشود بلکه با تکرار و تشویق از سمت دیگران اعتماد به نفس و استقلال فکری پیدا میکند.
منبع: http://www.tebyan.net/