3 علامت که نشان می دهد شما برای کارآفریني آمادهايد
«موفقیت یک شبه» اصطلاحی است که این روز ها زیاد می شنویم. اما واقعیت این است که ایده ی «موفقیت یک شبه»، هم مغلطه است و هم یک تناقض فریبنده. موفقیتی که در زندگی دیگران می بینید نتیجه ی سال ها تلاش خاموش و مستمری است که در پس زمینه ی زندگی آنها در جریان بوده است، درست مثل نقاط قوت امروز شما که ریشه در تمرین ها و ممارست های سالیان دراز دارند. همین مسأله در مورد کارآفرینی نیز صدق می کند. دیمون براون کارآفرین در این مورد می گوید: «من بر خلاف برخی از همکارانم سعی نکردم مالکیت کسب و کارم را نیز خودم در اختیار داشته باشم. در عوض به دنبال علاقه ام یعنی پژوهش پیرامون فناوری و ارتباطات رفتم و متوجه شدم ندایی درونی من را به دنیای استارتاپ ها فرا می خواند. اما تمام قدم هایی که به من اجازه دادند به یک کارآفرین تبدیل شوم در فرصت های پیش رو، و از همه مهم تر، انتخاب های اولیه ی من نهفته بود».
اگر شما هم تصمیم دارید در مسیر کارآفرینی قدم بردارید اما مطمئن نیستید آمادگی لازم برای این کار را دارید یا خیر، الگوهای زیر را در زندگی خود زیر نظر داشته باشید:
عطش مذاكره
شما در دنیای کارآفرینی نمی توانید روی ارزش ظاهری داشته هایتان حساب کنید، چون وقتی قرار است چیزی را از صفر بسازید، ارزشی که پیدا می کند کاملاً به خود شما بستگی خواهد داشت و بر عهده ی خودتان خواهد بود. این یعنی باید برای آنکه جایگاه خودتان را پیدا کنید باید در این باره با دیگران صحبت، مذاکره و گاهی مباحثه کنید. اگر در جایگاه مؤسس یک کسب و کار قرار داشته باشید موضوع از این نیز حاد تر خواهد بود چرا که مشتریان، و دیگر طرف های شما منافع خود را برای دیگران کاملاً شفاف می کنند.
شکوفایی در موقعیت های بدون محدودیت
چالش برانگیزترین بخش کارآفرینی نه عوامل متغیر محیطی یا دغدغه های مالی، بلکه کار کردن بدون محدودیت است. هیچ کس به شما نخواهد گفت که فلان تصمیم شما اشتباه است، مگر موقعی که استارتاپ شما در آتش آن شعله ور شده و در حال سوختن باشد. همه چیز به این بر می گردد که چشم اندازی واضح و آنقدر اعتماد به نفس داشته باشید که بدون تأیید یا نظر دیگران هم به درست بودن مسیری که در آن قدم بر می دارید ایمان داشته باشید.
نياز به خلق
برخی انسان ها برای خلق چیزی تازه نیازی در خود احساس نمی کنند؛ این هیچ اشکالی ندارد. اما دیگران، مثل کارآفرینان یا هنرمندان، نیاز به خلق کردن و آفریدن را در وجود خود حس می کنند. این دسته از انسان ها هیچ گاه در مشاغلی که با ایده های تازه، ریسک های تازه و شیوه های اجرایی تازه سر و کار ندارند خوشحال نخواهند بود. آنها حتی اگر شغلی سنتی هم داشته باشند، باز مشغله ی جانبی خاصی برای خود دست و پا می کنند که حکم شغل تمام وقت را برایشان خواهد داشت.