چگونه مخترع شویم !

تو این قسمت از ذهن خلاق، مراحل اصولی تولید یک محصول رو برسی میکنیم ؛ و با هم یاد میگیریم که : چگونه مخترع شویم !

البته اونهایی که محصولی رو تولید کردن حتما از این مراحل پیروی نکردن و از یک جایی به بعد ، که به قول معروف حرفه ای شدین ، خیلی از مراحل رو می پرین و یا اینکه به صورت ترکیبی یا ناخودآگاه اونها رو انجام میدین. اما برای کسانی که به اون مرحله از تجربه نرسیدن مراحل زیر تعریف شده :

پروش ایده ، طراحی مدل ، تولید نمونه اولیه ،  تولید صنعتی محصول ، گسترش تولید

که هر کدوم رو به تفسیر بیان میکنم.

بخش اول پرورش ایده :

این بخش رو به سه مرحله ی جدا تقسیم میکنیم :

1)- پیدا کردن نیاز :

از قدیم گفتن که نیاز، مادرِ اختراعه ! اما همیشه نمیشه نیاز رو به راحتی دید یا حتی خیلی از افراد برای نیاز دیگران محصولی رو تولید کردن ؛ اما لازم نیست بشینیم تا ایده بیاد دم خونمون و در بزنه ! با استفاده از تکنیک های زیر ما دنبالش میکنیم ! ( مراقب باشین جو گیر نشین زیرش کنین )

  1. تحقیقات مستقیم بین استفاده کنندگان محصولات و مشاغل
  2. طوفانی کردن ذهن ها
  3. Start up
  4. تغییر دادن نگاه به یک محصول و . . .
2)- پالایش ایده ها :

تو مرحله ی اول ما نیازمون برای یک محصول رو پیدا میکنیم و متناسب با اون باید(!) ، یک سری ایده ی اولیه به ذهنمون برسه ! ( لازم نیست حتما همون لحظه لامپه بالا سرتون روشن بشه !….البته نوع آوری هم کار هر کسی نیست… ) حالا از بین این ایده باید خوب هاشو جدا کنیم ! دقت کنین که از شروط طوفانی کردن ذهن ها انتقاد نکردن از ایده های دیگران هست و هرچه ایده تخیلی تر باشه بهتره ؛ برای همین از بین ایده های اولیه خیلی هاشون ممکنه عملی نباشه ، خوباشونو دست چین میکنیم…. ( سعی کنین برای خودتون یک بایگانی درست کنین ، ممکنه یک ایده برای جای دیگه ای کاربردی باشه )

3)- طرح دو بعدی :

بعد از مراحل بالا شروع میکنیم به کشیدن یک طرح دو بعدی ، این طرح لازم نیست که مهندسی و علمی باشه . تو این مرحله فقط میخوایم یک نمای اولیه برای طراحمون در مراحله های بعدی بدیم ؛ البته ممکنه همین جا خیلی از مشکلات طرح پیدا بشه و اصلا طرح کلاً عوض بشه !

بخش دوم طراحی مدل سه بعدی :

1)- طراحی به کمک کامپیوتر ( CAD (Computer Aided Design :

در این بخش طرحمون رو در کامپیوتر به صورت سه بعدی ترسیم میکنیم در این مرحله خیلی از مشکلات طرح از نظر عملی نبودن در میاد. این طرح علمی و با ابعاد و در نظر گرفتن حقایق علمی و تجربی برای محصول هست .

2)- خروجی گرفتن از طرح به صورت سه بعدی :

بعد از اینکه طرحمون به صورت سه بعدی ساخته شد با رنگ دادن به اون و استفاده از محیط نرم افزار ها چه به صورت فیلم و چه به صورت عکس از اون خروجی میگیریم. (اکثر نرم افزارها کارگاه عکاسی دارن که طرح سه بعدیمون رو در یک محیط شبه واقعی و از پیش تهیه شده قرار میده)این خروجی برای جلب نظر سرمایه گذاران ، بازاریابی محصول ، تبلیغات و همچنین برای خود طراح ممکنه استفاه بشه.

3)- کشیدن نقشه ی صنعتی طرح :

در این مرحله ما برای طرح سه بعدیمون یک نقشه ی ” تولید ” و ” اسمبلی ” تهیه میکنیم. تو مراحل قبلی که هر یک از قطعات طرحمون رو کشیدیم ، حالا برای هر کدوم از اونها مراحل تولیدشون رو هم طراحی میکنیم مثلا اگه قراره جایی جوشکاری بشه نوع جوش… اگه قرار قطعه ریخته بشه قالب اونو طراحی میکنیم و…. استفاده از تکنیک های پوکایوکه ( POKA YOKE ) مسلما هزینه های آتی رو پایین و کیفیت کار رو افزایش میده. اگه تونستیم ( FMEA ( FAILURE MODES & EFFECT ANALYSIS هم پیش بینی کنیم که عالی میشه ! البته معمولا FMEA بعد از تولید محصول انجام میشه. فرق یک مهندس عالی و عادی اینجا مشخص میشه ، ما تو هر یک از مراحل قبل گفتیم که عملی بودن طرحمون رو برسی بکینم ، این مرحله آخرین فرصتمون برای جلوگیری از هدر رفت وقت و سرمایه ی مراحل تولید هست ! توی این مرحله اصلا عجله نکنین و مشکلات طرح هرچند خیلی کوچیک رو در بیارین ، خسیس بازی در نیارین ! در اکثر جاها کیفیت جبران هزینه های این مرحله رو میکنه ! ( دیگه تو بازا نمیگن ژاپنی اصل…..میگن ایرانی اصل !!! ) یک ضرب المثل آلمانی هم هست که میگه “عالی بودن ” کافی نیست!

بخش سوم تولید نمونه اولیه :

در اصل این بخش از سه مرحله ی زیر تشکیل شده که متاسفانه در ایران همه ی مراحل در یک مرحله خلاصه میشه.

1)- نمونه اولیه الفا Alpha Prototype :

این نمونه :

  • از مواد در دسترس ساخته شده
  • ارزونه و ممکنه اصلا از پلاستیک باشه
  • اندازش مهم نیست ولی مکانیزم اصلی طرح رو داره
  • برای ساختن اون از ماشین آلات صنعتی استفاده نشده و کار دسته
  • سطح اون پرداخت نشده و برای تست کردن مکانیزم و کمک به طراح استفاده میشه.
2)- نمونه بتا Beta Prototype :

این نمونه از قطعات ارزون و یا حتی پلاستیکی استفاده شده اما سطوح اونها پرداخت شده و سعی میکنیم تا مثل طرح نهایی باشه و حتی رنگ اونو بازتابش کنه ، این نمونه رو با استفاده از ماشین آلات صنعتی تولید میکنن و هدف این نمونه برسی جداگانه قطعاته اما به صورت عملی و تصویری( visual) احتمال شکست و خطای هر جز رو برسی میکنه. (عملا قسمتی از تکنیک FMEA هست که پیش از تولید صنعتی انجام میشه )

3)- نمونه اولیه ی نهایی Final Prototype :

این نمونه با استفاده از مواد نمونه واقعی ، با استفاده از ماشین آلات صنعتی و همچنین در اندازه نمونه اصلی تولید میشه… معمولا هزینه ی تولید این نمونه به علت تک ساخت بودن زیاده اما دقت کنین که از این نمونه برای جلب نظر سرمایه گذار و تبلیغات اولیه میشه استفاده کرد…. اکثر افراد تا یک نمونه از محصول رو نبینن قبولت نمیکنن و کار رو برای طراح های جوون سخت کردن….

بخش چهارم تولید محصول :

1)- پیدا کردن سرمایه گذار :

توی این مرحله از : خروجی سه بعدی طرح ( فیلم یا عکس کامپیوتری عکسمون ) ، نمونه اولیه ی نهایی واز همه مهم تر ” طرح کسب و کار ” برای جلب نظر سرمایه گذار استفاده میشه….سرمایه گذار ممکنه فرد حقیقی یا بانک و یا پارک علم فناوری باشه . ( البته ” طرح کسب و کار ” برای خودش دنیایی داره که وقت توضیح نیست.)

2)- تولید محصول :

لازم به ذکر نیست که نوع محصول و اینکه برای کجا استفاده میشه دستمون رو در انتخاب نوع تولید و مواد اولیه و … می بنده ! مثلا قطعه ای که تلورانس خیلی بسته ای داره رو نمیشه تو یک مرحله ریختن ذوب تولید کرد . حتما ماشین کاری لازم داره… و یا قسمتی که امنیت دستگاه و سلامت افراد بهش وابستس رو نمیشه با جننا مقاوم و الکی درست کرد. درسته که دستمون تو فرایند تولید زیاد باز نیست ولی ( ! ) ، دیگه شرکت ها محصولاتشون رو خودشون تولید نمیکنن… شرکت های بزرگ با سفارش دادن به شرکت های کوچکتر کیفیت کارشون رو بالا ، زمان و هزینه های تولید رو پایین میارن ! کارها تخصصی شدن و کمتر کارخونه ای پیدا میشه که همه ی قسمت های محصولشو خودش انجام بده ! دیگه لازم نیست برا کارخونه دار بودن کارخونه داشت !!!!! شما میتونین قطعات مختلف طرحتون رو به شرکت ها و کارخونه های مختلف سفارش بدین و حتی کار سرهم کردن طرح رو هم به یک شرکت بسپارین…. البته مدیریت این نوع کارخانه ها و تولید محصول کار بسیار سختی هست و باید دقت کنین که طرح و ایدتون کپی برداری نشه !

3)- عرضه محصول و تبلیغات :

دقت کنین که کار را که کرد ؟ آنکه تمام کرد !!! شاید شما بهترین طرح و محصول دنیا رو هم داشته باشین ولی تا وقتی که نتونین اون رو بفروشین به درد نمیخوره ! با توجه به نوع محصولتون روش های توزیع مختلفی وجود داره ! و یا حتی اینکه اولین تولید در کدوم شهر باشه و یا اینکه به چه نسبت در شهرهای مختلف تولید کنین خیلی مهمه ! ممکنه شما در مشهد محصولتون تولید بشه ولی برای اینکه کالاتون وجه بهتری پیدا کنه فقط اونو در تهران توزیع کنین… در مورد تبلیغات هم اثر اون بر همه روشنه . ( موارد بالا مفاهیم مدیریت استراتیژیک و بازاریابی و بازرگانی و … دیگس که خوب جاش نیست )

بخش پنجم گسترش تولید :

1)- شناخت بازارهای دیگر :

فرض میکنیم تا این مرحله همه چیز عالی بوده و محصولتون به فروش میرسه ، اما اینجا آخر خط نیست ! اگه تونستین تو کشور موفق باشین احتمال اینکه در دیگر کشور ها هم بتونین محصولتون رو توسعه بدین زیاده؛ اما قبلش نیاز به تحقیقات گسترده تری هست. تو این مرحله شما بازار یک کشور دیگه رو مورد هدف قرار میدین ، نکاتی از قبیل دسترسی دریای یا زمینی ، روابط بین المللی ، نوسانات ارز و …. مهمه ؛ در کل منظور عامل های تاثیر گذار بر توزیع محصول هست . این حرکت مثل ” جهش قورباغه ای ” میمونه ، با ریسک کمتر ؛ اما یادتون نره که بازار جدید رقبای جدید تری هم داره.

2)- شناخت فرهنگ :

دقت کنین : تنها قابلیت توزیع محصول در یک بازار برای قدم گذاشتن تو اون کافی نیست ! از اون عامل مهم تر فرهنگ مردم اون بازار و کشور هست ! مسلما برای ورود به این بازار مانند بازارهای قبلی نیاز به تبلیغات دارین اما بدون در نظر فرهنگ …… !!!! خیلی از تولید کننده های داخلی سعی کردن که با جهش قوباغه ای کار خودشونو توسعه بدن اما شکست سختی خوردن !

از این عوامل خیلی مهم میشه به موارد زیر اشاره کرد :

  • اسم کالا : اسم تجاری ( برند ) محصول شما یا کارخونتون ممکنه در زبان های دیگه مفهموم نا مناسبی داشته باشه. جدا از معنی مستقیم که از برند کالا یا شرکت برداشته میشه ممکنه در یک فرهنگ از یک نام بدشون بیاد و یا برعکس یک نام اهمیت خاصی در اون فرهنگ داشته باشه و برای کالایی اونو نپذیرن….هیچ کس تو ایران نوشابه ی مغول نمینوشه !…
  • واحدهای فروش : منظور پند و کیلو گرم و تن و… نیست، منظور مقدار خرید مردم اون بازار در هر بار خرید محصول هست. مثلا تو ایران کسی نمیگه یک دونه سیب بدین…. یا اینکه توی خیلی از کشورهای اروپایی کسی رب رو تو قوطی نمیخره…. یا اینکه کره تو ایران تو بسته های 50 گرمی هم پیدا میشه …. و…..
  • طرح و شکل : جدا از برند کالا و شرکت ممکنه روی محصولتون طرحی داشته باشین و یا اینکه متن برندتون به شکل خاصی طراحی شده باشه که در فرهنگ بازار هدف معنی دار باشه…
  • رنگ محصول : دقت کنین که در فرهنگ ها و قومیت های مختلف ممکنه باعث سوء تعبیر بشه و توهین تلقی بشه…

متاسفانه تعصبات فرهنگی و قومی و همچنین نژادپرستی در خیلی از کشورها برداشته نشده و در این مورد خیلی دقت کنین!!!

3)- تولید در بازار هدف :

انجام دادن دو مرحله ی بالا برای توزیع محصول در بازار جدید کافی هست؛ اما در بسیاری از مواقع تولید در خود بازار و یا کشور هدف میتونه هزینه های تولید رو پایین بیاره ! همون طور که گفته شد کارها تخصصی شده و موازی با همین موضوع تولید محصولات هم رو به تخصصی شدن میره… همچنین با توجه به فراوانی یک محصول در یک کشور یا ارزانی نیروی کار و یا تکنولوژی تولید میشه قسمتی یا همه ی محصول رو در یک کشور دیگر تولید کرد….. تولید تحت لایسنس یک کارخونه دیگه.

با تشکر از توجه شما

منبع: http://www.payatext.com/

1 thoughts on “چگونه مخترع شویم !

  1. زهرا میگوید:

    خب اگه ایده خیلی تخصصی بود چطور میتونیم كمك بگیریم؟ثبت ایده نداریم بجای ثبت اختراع؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *