افراد خلاق، خلاق متولد می شوند؟
خلاقیت کودک . بیابید در ابتدای کار این تصور که افراد خلاق، ذاتا خلاق متولد می شوند و خلاقیت مثل یک پکیج حاضر و آماده در بخشی از مغز آن ها تعبیه شده است را کنار بگذارید ( البته همه افراد ذاتا خلاقیت را در وجودشان دارند و این دارایی ذاتی نیاز به پرورش دارد یعنی توانایی خلاق بودن به همه انسان ها داده شده اما خلاق شدن نیاز به محیط رشدی دارد)
فرزندتان را دست کم نگیرید و مطمئن باشید که خلاقیت بر خلاف هوش یک ویژگی اکتسابی است. جان لاک معتقد بود که ذهن کودک مانند یک لوح سفید است که اثرات محیط و تربیت بر آن حک می شود و می توان هر چیزی روی این لوح نقش کرد.
حالا که دانستیم خلاقیت اکتسابی و به مرور و با تمرین قابل پرورش است سوالی که به ذهنمان میرسد این است که برای رشد خلاقیت فرزندانمان چه باید بکنیم؟ احتمالا در ذهنتان به روش های پرهزینه و کارهای عجیب و غریب فکر می کنید و احتمالا تصورتان از یک فرد خلاق یک هنرمند نقاش است با نقاشی هایی مفهومی و انتزاعی یا یک مخترع که اختراع حیرت آورش در دنیا مثل توپ صدا می کند. خب نه تعریف فرد خلاق این است که گفتیم و نه روش های پرورش خلاقیت عجیب و پرهزینه است. کافی است کمی در روش برخورد با کودک دقت کنیم و نکات ساده ای را رعایت کنیم در این صورت حتی کارهای روزمره هم تمرینی می شوند برای رشد خلاقیت.
همه چیز کثیف است!
کودک شروع به کشف دنیا می کند و اولین اقدام او در این اکتشاف درونی سازی است و یکی از این روش ها خصوصا در کودکان کم سن بردن اشیا به طرف دهان است. باید بدانید که این یک بازی و یک اکتشاف است و سعی نکنید جلوی او را بگیرید بلکه سعی کنید وسایل ضدعفونی شده و بی ضرر در اختیارش قرار دهید.در سنین بالاتر، کودک شما مثل همه ی کودکان دیگر حتما علاقه دارد با غذایش بازی کند آن را به سر و رویش بمالد و تجربه های تازه ای خلق کند و از این کار لذت میبرد گفتن این جمله که دست هایت کثیف شده در او ایجاد وسواس می کند.
به تاثیر کلماتی که به او می گویید فکر کنید. اگر غذا کثیف است چرا آن را میخوریم؟ واژه ی کثیف رافقط برای مواد آلوده به میکروب و بیماری زا استفاده کنید و در این موارد، خیلی ساده، مثلا بگویید دستت ماستی شده نه این که بگویید کثیف شده! تجربه ی اشیا با حواس پنجگانه و برقراری ارتباط ، با آن ها کمک بزرگی به رشد خلاقیت کودک شما می کند. در این رابطه پیشنهاد می کنیم مسی پلی یا کثیف بازی را در خانه انجام دهید یا در کارگاه های مادر و کودک مسی پلی شرکت کنید (در آینده درباره مسی پلی مطالب بیشتری به شما خواهیم گفت).
برای او یک کاغذ بزرگ روی دیوار بچسبانید تا نقاشی کند حتی اگر نقاشی هایش به چند خط خطی درهم و برهم محدود باشد. و مدام نگران به هم ریختن دکور منزلتان و نظافت و زیبایی آن نباشید همه ی این ها قابل بازگشت و جبران است اما کودک شما دیگر به مرحله ی رشدی ای که اکنون قرار دارد بر نمی گردد.
یک پایان متفاوت
شما هم حتما مثل هر پدر و مادری برای فرزندتان کتاب قصه میخوانید یا از حفظ برایش داستان، تعریف می کنید. اگر این کار را نمی کنید حتما شروع کنید و کودکتان را به دنیای شیرین قصه ها ببرید. هر قصه را با مهربانی برایش تعریف کنید و بعد به او پیشنهاد دهید که پایانی متفاوت برای قصه بسازد و هر طور که دلش میخواهد و تصور می کند که بهتر است داستان به آن شکل تمام شود برایتان قصه را تعریف کند. او حتما با خلاقیت داستان هایی برایتان خواهد ساخت که شما را شگفت زده می کند.
سوالات کلی نپرسید، از او جزئیات را بخواهید
زمانی که کودک شما درباره موضوعی حرف میزند با پرسیدن سوالات دقیق او را وادار می کنید که به زوایای مختلف آن فکر کند و این شروع خلاقیت است! با گفتن عبارات کوتاه مثل چه خوب یا آفرین ممکن است مکالمه پایان بگیرد و کودک دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشد اما اگر سعی کنید از او درباره ی حرف هایی که میزند سوالات بیشتری بپرسید و یک شنونده ی فعال باشید او برای بسط دادن و توضیح بیشتر به سراغ واژگان می رود و ذهنش را درگیر ساخت و پردازش جملات می کند از این مهم تر او وقایع را مرور می کند و میتواند از جنبه های مختلف به آن ها فکر کند.
از او نپرسید خب چه خبر؟ بگویید چه شعری خوندید؟ چه بازی ای کردید! دوست های جدیدت چه شکلی اند؟ و خلاصه هر سوالی که جوابش بله و خیر یا تک کلمه ای و کوتاه نباشد!
او را در تصمیم گیری ها شریک کنید
گاهی اوقات از او بخواهید که تصمیم گیرنده باشد مثلا بپرسید به نظرت امروز ناهار چی بخوریم؟ یا در رستوران هم میتوانید از او بخواهید غذا را انتخاب کند. و از این مهم تر درباره مسائل مربوط به خودش به او حق انتخاب و تفکر مستقل بدهید، کدام رنگ لباس را دوست داری؟ اگه دوستش نداری باشه و یک انتخاب دیگر پیشنهاد دهید و چه بهتر که بگذارید خودش انتخاب کند در این صورت کودک شما می آموزد مستقل فکر کند و این مستقل فکر کردن اساس تفکر خلاق است چرا که افراد اخلاق درگیر چهارچوب های فکری قراردادی و رایج نمی شوند بلکه متفاوت و مستقل از قالب ها و کلیشه ها فکر می کنند.
مسیرهای متفاوت
کارها را همیشه به شکلی یکنواخت و ثابت انجام ندهید. داشتن روتین در زندگی برای پیش بینی پذیر بودن اتفاقاتی که در یک روز ممکن است بیفتد و برای برنامه ریزی بسیار اهمیت دارد. این که کودک شما بداند امروز صبح باید به مهد برود و بعد به ترتیب نهار، پارک، شام، قصه و خواب در برنامه یک روز او قرار دارد در او احساس امنیت و ثبات روانی ایجاد می کند و باعث می شود کودک مضطرب نشود.
در کنار داشتن برنامه ی منظم به این نکته هم توجه کنید که خلاقیت نوعی خرق عادت است یعنی اگر همیشه از یک مسیر مشخص از مهد کودک به خانه می آیید امروز به کودکتان بگویید بیا یه کار جالبی بکنیم و امروز از یه مسیر دیگه بریم و جاهای جدیدی رو ببینیم، بستری فراهم کنید تا کودکتان هر چه میتواند متفاوت فکر کند و راه های جدیدی برای حل مسئله های مختلف یا انجام کارهای روزانه ی ثابت و همیشگی پیدا کند.
استقبال از روش ها و کارهای من درآوردی!
خلاقیت یعنی خلق و ظهور تفکری نو یا انجام یک کار به شکلی متفاوت از بقیه. برای همین اگر کودک شما روش من درآوردی خودش را برای غذا خوردن به شما نشان داد نگویید اینطوری نیست درستش اینه و بعد شروع کنید به آموزش روشی که به عقیده خودتان روش اصولی این کار است! بگذارید به هم بریزد، خراب کند و دوباره بسازد. اجازه دهید از کشف کردن یا متفاوت بودن نترسد و نگران سرزنش های شما نباشد.
چه بهتر که خودتان هم با او همراه شوید و بگویید ببین من هم میتونم یه جور دیگه انجامش بدم و شروع کنید به انجام کارهای جدید اینجاست که خلاقیت کودک درون شما باید فرمان بدهد و شما مثل یک کودک با فرزندتان در به هم ریختن و ساختن همراه شوید. در کنار داشتن نظم و ترتیب انجام امور برای آرامش روانی کودکتان، دست به اقداماتی بزنید که ایده ی انجامش در لحظه شکل گرفته و کاملا بدیع است حتی اگر بچگانه و خنده دار به نظر برسد.
با سلام. مطلب بسیار پرباری بود. ممنونم.
سلام
چه عالی باعث افتخاره
متشکرم از توجه شما