مقدمه :
این یک واقعیت است که تحرک و فعالیت های (ذهنی و جسمی ) انسان ، یکی از نیازهای اساسی در زندگی ، به ویژه در دوران رشد و نمو او به شمار می آید و بر این اساس ، بازی نیز به عنوان یکی از فعالیت های طبیعی در زمره لازمه های رشد و تکامل انسان محسوب می شود . بازی را چندین گونه تعریف کرده اند ، بنابراین تعریفی جامع و کامل از بازی در دست نیست و در هر یک از تعاریف ، با برجسته نمودن بُعدی از بازی ، به دیدگاهی خاص در مورد آن اشاره شده و از توجه به سایر جنبه های بازی خودداری شده است . دانشمندان مختلفی مانند اسپنسر ، لازاروس ، لیرمن ، پاتریک ، مک دوگال ، گروس و … تعاریفی از بازی ارائه کرده اند ، دکتر سیامک رضا مهجور ، با مطالعه و جمع بندی نظرهای سایر محققان ، تعریف زیر را از بازی بیان داشته است : « هر گونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدف داری که در اوقات فراغت یا اشتغال و برای کسب لذت ، تمدد اعصاب ، آرام بخشی جسم یا ذهن بازیگر و امتناع نیازهای آنی یا دراز مدت فرد یا گروه ، چه به صورت انفرادی یا گروهی انجام گیرد ، بازی نامیده می شود» . (فتحی1384)
کار کردهای بازی :
بازی کردن بچه ها ، تنها نوعی گذراندن ساده وقت نیست . بازی بچه ها خودش مفید و مولد است . بچه ها با بازی کردن می توانند ، اول از همه ، یاد بگیرند که چگونه با خود و از خود لذت ببرند . به علاوه ، بازی کردن ، جزئی لازم و مهم از زندگی آن هاست ، چرا که این فرصت عظیم را به آن ها می دهد که چیزهای زیادی را درباره ی خودشان ، اشیا و دیگران بیاموزند .
در حقیقت بازی کردن این فرصت را به کودکان می دهد که چگونه بیاموزند !
به طور خلاصه ، مهارت های ذهنی و فیزیکی یک کودک ، توانایی های مخصوص او و واکنش ها و پاسخ های عادتی او در مورد مسائل روحی و هیجانی ، همه تحت کیفیت و نحوه ی بازی او اثر عمیقی می پذیرد و در واقع ، همه ی این ها در بطن بازی او جای گرفته و شکل می پذیرد . (افروز ، 1380)
کودک با جنب و جوش خود به جست و جو می پردازد تا جواب کنجکاوی هایش را بیابد . در بازی است که کودک از خود غافل می شود و به دیگران و همکاری و دوستی با آن ها نزدیک می شود و همین امر باعث می شود پایه و اساس زندگی اجتماعی او پایه ریزی شود . تجارب اجتماعی نیز مهم ترین عامل سازنده ی فرد می یاشد . (رئیس وند ، 1379)
بازی همچنین باعث آرامش ، تسکین ، آموزش راه های زندگی و ایجاد راهی برای رسیدن به انس و الفت در کودک می شود . (سرمد ، 1382)
کارکردهای فعالیتی به نام بازی را می توان یه طور خلاصه چنین دسته بندی کرد :
الف) کارکرد بدنی : کودک برای اینکه عضلات خود را رشد و پرورش دهد و تمام قسمت های بدنش ورزیده شود ، باید بازی کند . همچنین کودک به وسیله بازی ، انرژی های اضافی خود را مصرف می کند که در غیر این صورت ، موجب هیجان ، عصبانیت ، تندخویی و به طور کلی ایجاد مشکل برای خود و والدین خود می شود .
ب) کارکرد ذهنی : بازی نیروهای ذهنی کودک را به کار می اندازد ، او را در شناخت و مهار محیط یاری می دهد ، او را قادر می سازد که توانایی هایش را بیاموزد ، بدون این که مسئولیتی را برای فعالیت های خود در نظر بگیرد . همچنین ضمن بازی ، کودک یاد می گیرد که میان واقعیت و خیال فرق بگذارد .
ج) کارکرد اجتماعی : کودک بدون بازی ، مخصوصاً بازی با کودکان دیگر فردی خود خواه ، خودبین و فرمانده بار می آید ، ولی از راه بازی با دیگران ، روش همکاری دادن و ستاندن و وارد ساختن شخصیت خود در گروه را می آموزد . درست است که کودک رفتار اجتماعی را در برخوردهای خود با دانش آموزان دیگر مدرسه یاد می گیرد ، ولی بازی های مفید مدرسه ، در مقایسه با بازی های آزاد خارج از مدرسه ، فرصت کمی برای رفتار اجتماعی کودک ایجاد کرده اند .
کودک به وسیله ی بازی ، یاد می گیرد که چگونه با دیگران ارتباط برقرار سازد و مشکلات مربوطه به روابط اجتماعی را حل کند . بازی به کودک کمک می کند که مانند یک شخص اجتماعی مطلوب ، رشد و تکامل یابد . بازی ، وسیله ی مهمی است که به کودک امکان می دهد خود را مهار کند ، پیش از آن که از طرف بزرگسالان مهار شود .
د) کارکرد یادگیری : کودک ضمن بازی با اسباب بازی های گوناگون ، رنگ ، اندازه ، ترکیب ، ارزش و اهمیت اشیا را در می یابد و به تدریج که بزرگ می شود ، مهارت های زیادتری از راه بازی کسب می کند . پی گردی ، گردآوری و سایر اشکال بازی در طفولیت سبب می شود که کودک اطلاعاتی درباره محیط زندگی خود به دست آورد که تحصیل آن ها از راه کتاب های درسی ممکن نیست . خواندن نمایش ، هم آوایی و تماشای فیلم های برگزیده ، در عین حال که برای کودکان لذت بخش و سرورانگیزند و دایره تجاربشان را گسترش می دهند ، اما کافی نیستند ، بلکه کودک از راه بازی ، ارزش ها و توانایی های خود را در می یابد و آن ها را کشف می کند . بازی ، در داشتن مفهوم روشنی از خویشتن ، کودک را یاری می دهد . خلاصه آن که منبع عمده یادگیری های کودک ، بازی است .
هـ) کارکرد درمانی : کودک در زندگی روزانه نیازمند آن است که خود را از نگرانی هایی که فشار محیط در او ایجاد می کند ، رها سازد . بازی بهترین وسیله ای است که او را در رسیدن به این هدف کمک می کند . کودک می تواند امیال و احتیاجات سرکوب شده (ارضا نشده) خود را از راه بازی های گوناگون برآورده کند . همچنین بازی او را قادر می سازد که نقشه هایی برای حل مسائل خود طرح کند و این نیز اهمیت بیش تری در زندگی شخصی او دارد . کودکی که از خودشیرینی خواهرش نزد مادر ناراحت شده و دچار افسردگی و انزوا گردیده است ، با نیم ساعت بازی با پسر همسایه ، همه چیز را فراموش خواهد کرد . ولی اگر پس از این افسردگی بدون بازی در منزل بماند و این حادثه را در خیال خود هر چه بیش تر پرورش دهد ، دچار مشکلات بیش تری خواهد شد و به تدریج ، به مشکلات اخلاقی دیگری از قبیل : حسادت و اعمال تلافی جویانه مبتلا خواهد شد .
و) کارکرد تربیت اخلاقی : کودک ، حق و باطل و گناه و ثواب را در خانه و مدرسه یاد می گیرد ولی اجرای مقررات اخلاقی در آن ها به اندازه بازی جدی نیست . کودک می داند که اگر بخواهد عضو پذیرفته شده و مورد توجه گروه خود باشد ، باید با انصاف و مودب ، درستکار و راست گو ، بازنده ای خوددار باشد .
او همچنین می داند هم بازی های او بیش تر از بزرگسالان خانه و مدرسه سخت گیرند . او ضمن بازی است که بیش از هر وقت دیگری یاد می گیرد که مقررات را به سرعت و به طور کامل اجرا کند . او در حین بازی می تواند اوضاع و احوال زندگی واقعی را دریابد و متوجه می شود که چطور باید با آن ها رو به رو شود . همچنین با اطمینان ، احساسات ، کینه توزی ، ترس و ناشایستگی خود را تعبیر و تفسیر می کند و راه مقابله با آن ها را فرا می گیرد .
بازی انواع متفاوتی دارد که می توان آن ها را بر اساس ویژگی هایی که دارند در طبقه بندی های گوناگون قرار داد .
اصولاً دو نوع طبقه بندی (در مورد مشخص کردن انواع بازی ها) امکان پذیر است : اول آن که با یک فکر قبلی ، بازی ها را طبقه بندی کنیم و بعد نمونه هایی از بازی ها را انتخاب کنیم و در چهارچوبی که ترتیب داده ایم ، قرار دهیم . دوم آن که ، فهرست بسیار وسیعی از مجموعه بازی هایی که به عنوان نمونه هستند جمع کنیم و سپس با تحلیل محتوای بازی ها یک طبقه بندی اساسی یا اصولی ترتیب دهیم . اگر چه امکان جمع آوری تمام بازی ها وجود ندارد ولی به نظر می رسد که تعداد بازی ها رقمی بین یک تا دو هزار باشد . این اختلاف از نظر تنوع و تعددی است که در بازی های مختلف وجود دارند . (منصور ، 1388)
اما از میان بازی های متنوع موجود ، می توان بازی های اجتماعی و بازی های رایانه ای را به عنوان نمونه هایی از انواع بازی ها در نظر گرفت و بحث و بررسی های لازم را در رابطه با آن ها انجام داد که در این مقاله نیز سعی شده است تا با تبیین ویژگی ها و فواید این دو نوع بازی و همچنین تأثیر انجام هر کدام از آن ها بر رشد کودکان ، به تفاوت های مابین دو نوع بازی مذکور از بابت فراهم کردن زمینه لازم برای رشد کودکان پرداخته شود . امید است نتیجه حاصل از آن ، در مورد خانواده های کسانی که به نوعی با کودکان و نوجوانان سروکار دارند مثمر ثمر واقع شود .
بازی های اجتماعی
ویژگی اصلی بازی اجتماعی ، انجام ندادن رفتارهای واقعیت گریزانه (مولفه بنیادی همه شکل های بازی) دریافتی از تعامل اجتماع است ، به عبارت دیگر ، رفتارهای واقعیت گریزانه پی درپی یک کودک ، وابسته به رفتارهای واقعیت گریزانه هم بازی اوست . (پترهیوز ، 1387)
در بازی اجتماعی ، سه توانایی اساسی موردنیاز است .
نخست اینکه کودک باید واقعیت را به طور کامل درک کند . زیرا او باید بین واقعیت و وانمودسازی تمایز روشنی قائل شود . دوم اینکه کودک باید بتواند وجود قواعد و لزوم پیروی از آن ها برای تغییر مسیر در بازی را تشخیص دهد ، حتی هنگامی که این قواعد در ابتدای بازی به طور مشخص تعیین نشده باشد . سوم اینکه بازیکنان باید هنگامی که موضوع مربوط به یک قسمت بازی را به وجود می آورند ، تخیل های خود را با یکدیگر در میان بگذارند . (همان منبع ، ص 299)
فواید بازی های اجتماعی
گفتنی است با توجه به ویژگی هایی که بازی های اجتماعی دارند ، انجام این بازی ها علاوه بر تقویت عضلات ، هماهنگی بین چشم و دست ، تقویت سیستم عصبی و فراهم آوردن زمینه لازم برای رشد متعادل استخوان ها و سایر اعضای بدن و… بستر لازم را به وجود می آورند تا کودکان بتوانند طی فرایند بازی ، نقش های اجتماعی خود را تمرین کنند ، با سایر اعضای گروه در ارتباط باشند ، با سایرین تعاملات عاطفی برقرار کنند ، خود را به رعایت قوانین حاکم مقید و پایبند کنند ، ضرورت احترام به دیگران را بیاموزند ، به راحتی قادر به ابراز وجود شوند ، توانایی ها و استعدادهای خویش را بشناسند ، اعتماد به نفس خود را بالا ببرند ، حل مسئله به هنگام مواجه شدن با مشکلات مختلف را یاد بگیرند ، ایثار و فداکاری را بیاموزند ، پی به ضرورت و اهمیت احترام متقابل به افراد ببرند ، شکست و پیروزی را تجربه کنند ، حس وظیف شناسی و احساس مسئولیت در آن ها رشد کند ، لزوم رعایت نظم و ترتیب را درک کنند ، خود را ملزم به رعایت حق و حقوق دیگران کنند ، از با هم و در کنار هم بودن لذت ببرند ، به نتایج مثبت همکاری و وحدت پی ببرند ، از خود محوری و غرور کاذب دوری کنند ، از هرگونه افسردگی ، انزوا و گوشه گیری به دور بمانند و … در حالت کلی باید گفت : کودکان طی بازی های اجتماعی ، در واقع ایفای نقش در یک زندگی جمعی را به تمام معنا تجربه می کنند و این امر موجب رشد همه جانبه آنان (از جمله رشد عاطفی ، روانی ، حرکتی ، اجتماعی ، شناختی ، ادراکی ، هخلاقی و … ) می شود .
بازی های رایانه ای ، فرصت ها و تهدیدها
علی رغم مفاهیمی که ذکر شد ، آنچه مشخص است این است که امروزه به موازات رشد سریع علوم رایانه ای بازی های رایانه ای جای خود را در میان کودکان و جوانان جامعه باز کرده و جزو سرگرمی ها و بازی های اصلی کودکان امروزی شده است و به راحتی بازی های اجتماعی و سایر بازی ها را از میدان رقابت کنار زده است . در رابطه با این موضوع باید گفت که این بازی ها دارای یک سری نکات مثبت و منفی می باشند که می توان به این نکات اشاره کرد که این بازی ها برای کودکان و نوجوانان ، بسیار هیجان انگیز است ، چون او خود ، بازی را اجرا می کند و در محیط بازی قرار می گیرد و در عالم تخیل ، خود را قهرمان اصلی ماجرا می پندارد ؛ علاوه بر آن ها یک بازی رایانه ای خوب می تواند قوه تخیل کودکان را بالا ببرد ، و نیز می توان به وسیله این بازی ها ، به راحتی برخی مفاهیم درسی را به آسانی به آنان آموزش داد ، و همچنین آن را به عنوان یکی از بهترین وسائل کمک آموزشی به کار گرفت . به علاوه اینکه ، برخی از بازی های مناسب و جذاب رایانه ای را جهت پر کردن اوقات فراغت کودکان می توان به کار گرفت… .
اما بازی های رایانه ای هر چند خوب ، می توانند در کنار تقویت قدرت تخیل ، خلاقیت و هیجان انگیزی ، آسیب هایی را نیز متوجه کودکان کنند که بسیار مهم و غیر قابل انکارند که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
کودکانی که به صورت مداوم کنار رایانه می نشینند و خود را با بازی های مختلف رایانه ای سرگرم می کنند ، به چشم و ستون فقرات خود آسیب می زنند و با کاهش بیش از حد تحرک و فعالیت جسمانی ، خود را دچار یک سری اختلالات از جمله چاقی ، افسردگی و تبعات ناشی از این گونه ناراحتی ها می کنند .
یکی از مسائلی که درصدی از نوجوانان با آن دست به گریبان هستند مسئله چاقی است . آثار منفی بیش وزنی و چاقی توسط پوشل (1988) ، این گونه توصیف می شود : «وزن جسمی افزایش یافته ممکن است سطح فعالیت نوجوانان را کاهش دهد که این امر بر ظرفیت او برای شرکت در فعالیت های تفریحی تأثیرگذار خواهد بود . وزن اضافی ممکن است کودک را در کسب تجاربی با هدف ازدیاد رشد عمومی ، با مشکل رو به رو سازد و دسترسی او را به فرصت هایی برای تفریح اجتماعی با همسالان کاهش دهد . به علاوه وضع جسمانی یک فرد ممکن است عامل عمده ای در پذیرش اجتماعی او باشد . » ، با توجه به اینکه در جامعه ی ما چاقی به عنوان یک برچسب اجتماعی نیز تلقی می شود (ویسمه ، 1378) از طرفی دیگر اگر کودکان و نوجوانان توانایی آن را داشته باشند که به خوبی از عهده ی انجام فعالیت های حرکتی مورد نیاز در بعضی فعالیت های جسمانی برآیند ، خواهند توانست عضو موثری برای گروه باشند و نظر گروه خود را جلب کنند . چنانچه نوجوان فعالیت حرکتی بارزی از خود نشان دهد ، عزت نفس خود را افزایش خواهد داد و با تشویقی که از جانب گروه دریافت می کند ، اعتماد به نفس خود را تقویت خواهد کرد . (همان ، ص 56)
علاوه بر این گونه آسیب ها ، کودکان و نوجوانان با انجام بیش از حد بازی های رایانه ای ، فرصت هرگونه تعاملات رودررو با دیگران ، همکاری و ایفای نقش های مختلف در گروه را از دست می دهند و همین طور با صرف وقت زیاد به این گونه بازی ها ، خود را از برقراری روابط عاطفی با والدین و سایر اعضای خانواده محروم می کنند و گاه حتی دچار افت تحصیلی نیز می شوند . در حالت کلی باید گفت ، بازی های رایانه ای ، حتی با وجود یک سری نکات مثبت ، قادر به پرورش جسم و روح و روان کودکان نیست چرا که علاوه بر محروم کردن کودکان از مزیت های بازی های اجتماعی و گروهی ، یک سری آسیب های جدی را نیز به جسم و روح و روان وارد می کند . بنابراین جایگزین شدن این نوع بازی ها به جای بازی های اجتماعی و گروهی ، به هیچ عنوان جایز به نظر نمی رسد . (چراغی ، 1387)
بحث و نتیجه گیری
همان طور که از موارد مذکور در رابطه با کارکردهای متنوع و مختلف انواع بازی می توان دریافت ، بازی های مختلف می توانند موقعیت های مثبتی را جهت رشد مطلوب کودکان به وجود آورند ، چرا که بازی ، صرفاً یک فعالیت ذهنی یا جسمی به شمار نمی آید ، بلکه کودکان ضمن بازی قادر به کسب تجربه های گوناگون نیز می باشند که در واقع می تواند آن ها را برای یک زندگی مطلوب در زمان حال و آینده آماده کند .
پیشنهادها
همان طور که از مطالب اخیر هم می توان نتیجه گرفت ، بازی های اجتماعی دارای ویژگی هایی هستند که می توانند به مراتب بیش تر از بازی های رایانه ای زمینه لازم را برای رشد کودکان فراهم سازند و برای آن ها شخصیتی پویا ، ذهنی خلاق و جسمی سالم به ارمغان آورد ، لذا پیشنهادی که می تواند در راستای زمینه سازی برای رشد کودکان بسیار کاربردی و موثر باشد این است که : سازمان آموزش و پرورش ، سازمان صدا و سیما و همجنین خانواده ها و تمامی افراد و نهادهایی که قادر به ارتباط یک طرفه ، دو طرفه ، مستقیم و غیرمستقیم با کودکان و نوجوانان می باشند ، نهایت کوشش خود را در جهت تشویق و نگرش سازی مثبت در کودکان ، نسبت به بازی های اجتماعی و همین طور فراهم کردن مکانی امن و مناسب برای انجام بازی های اجتماعی در سطح شهر ، محیط مدرسه و محیط خانه ، نسبت به از بین بردن آسیب های بازی های رایانه ای اقدام نمایند .