خلاصه داستان فیلم انگیزشی سخنرانی پادشاه
داستان فیلم انگیزشی از هنگامی آغاز میشود که آلبرت (کالین فرث)، دوک یورک و فرزند کوچکتر پادشاه جرج پنجم (مایکل گمبون)، در نمایشگاه امپراتوری ۱۹۲۵ در ورزشگاه ومبلی صحبت میکند. هنگام سخنرانی توقف و لکنت در سخنرانی او به وضوح برای هزاران نفر از شنوندگان و مخاطبان آشکار میشود.
جرج پنجم، پدر آلبرت و پادشاه بریتانیا در طول جنگ جهانی اول، اولین پادشاه بریتانیایی است که با استفاده از رادیو برای مردمش صحبت میکند. جرج پنجم به زودی در بستر بیماری گرفتار میآید و سرانجام از دنیا میرود. به این ترتیب برادر بزرگِ آلبرت، دوید، گای پیرس، با عنوان پادشاه ادوارد هشتم به عنوان پادشاه بریتانیا معرفی میگردد با این حال او نشانی از مسئولیتپذیری به عنوان پادشاه از خود بروز نمیدهد.
در عین حال آلبرت به دنبال درمان ناتوانی خود در سخنرانی است. درمانهای مرسوم دلسرد کنندهاند تا اینکه بانو الیزابت، همسر آلبرت با گفتاردرمانگری استرالیایی با روشهای نوین که در لندن ساکن است به نام لیونل لوگ آشنا میشود و خود را با نام خانم جانسون معرفی میکند. لیونل ابتدا از پذیرش آلبرت امتناع میکند ولی با اطلاع یافتن از هویت آلبرت و الیزابت مسئولیت درمان وی را بر عهده میگیرد؛ ولی کار به سادگی پیش نمیرود و آلبرت در مقابل درمانگر بویژه در مقابل کنجکاویهای لیونل به خاطر کنکاش در زندگی خصوصیاش از خود مقاومت نشان میدهد. در عین حال لیونل هم فردی سختکوش است با اجرای یک سری از قوانین خاص خود سعی در ریشهیابی و درمان ناتوانی دارد.